به نام خدا
سلام
این مناجات از لابه لای دست نوشته های شهیدپیدا شده و در مراسم سوم ایشون قرائت شده.
الهی بنده ای آشفته حالـــــم
چرا از درد محرومی ننالم
الهی بی نوایی دردمــــندم
حزین ودل غمین ومستمندم
دل پر غصه ی من مایه ی من
امیدم بر تو شد سرمایه ی من
ذلیل ونا توان و خار وپســـتم
زره افتاده ام برگــــیر دسـتم
ندارم ره به جــــایی ده پناهم
منزه کن تو یارب از گناهــم
دلم را غرق حکمت ازصفا کن
زبانــــم را منزه از جفــــا کن
زعشقت آتشی در سیـــنه افروز
مرا مشمول رحمت کن شب وروز
الــــهی جز تو من یاری نـــــدارم
تو را دارم به کس کــــاری ندارم
زبانــــــم تیره ازدود گناه است
دلم مهجور و روی من سیاه است
چه سازم من چه گویم من الهی
به سوی خود مرابگشای راهی
زمن عزم گنه را دور گردان
دلم را از کرم پر نور گردان
شفایم ده تو از درد جــــــدایی
به غیر از تو مرا نبود خدایی
زجام وصل خود پیمانه ام ده
شراب خاصی از میخانه ام ده
هدایت کن مرا سوی سعـادت
رسان عبدت تو در کوی شهادت
التماس دعا